کاردرمانی یکپارچگی حسی در شیراز
کاردرمانی شیراز
یکپارچگی حسی
یکپارچگی حسی یک چارچوب درمانی است که برای ارزیابی و درمان افرادی که دچار اختلال در پردازش حسی هستند به کار می رود.
در اكثر مباحث مشكلات يكپارچگي حسي، عملكرد گيرنده هاي حسي نرمال فرض مي شود به عبارت ديگر اختلالات یکپارچگی حسی بیشتر شامل عملکرد حسی مرکزی است تا پیرامونی.
بنابراين وقتي درمورد مشكلات يكپارچگي حسي از جمله سيستم وستيولار بحث مي شود اين نقايص معمولا بیشتر به ساختارها و مسیرهایCNS مربوط می شوند،(مثلا هسته ها و ارتباطات وستیبولار) تا گيرنده هاي وستيبولار (مثل مجاري نيم دايره، اوتريكول و ساكول ).
دسته بندي مشكلات يكپارچگي حسي به چند طريق مختلف توسط دانشمندان انجام شده. تقسيم بندي اي كه در کتاب کاردرمانی در کودکان مورد بحث قرار گرفته، مشكلات يكپارچگي حسي را به4 گروه تقسيم نموده است.
1. مشكلات تعديل حسي
2. مشكلات تمييز ودرك حسي
3. مشكلات تعادلي – عمقي
4. مشكلات برنامه ريزي حركتي
اين 4گروه به صورت الگوهاي مجزا مورد بحث قرار مي گيرند. زيرا، با وجودي كه آنها عمدتاً به همراه هم وجود دارند، اما معمولا كودكان دچار مشكلاتي هستند كه فقط به يكي از اين الگوهاي مربوط مي شود. در هر يك از اين الگوها حیطه ي مشكلات مجزايي وجود دارد كه هنگام طرح مداخله ي درماني بايد ملاحظات خاص آن در نظرگرفته شود.
مشكلات تعديل حسي
CNS دارای مکانیسم خودتنظیمی می باشد و تمايل به ايجاد پاسخ متناسب با محرك حسي دارد.[i][i] در اختلال تعدیل حسی آنچه که فرد انتظار دریافت آن را دارد از آنچه در عمل دریافت می کند متفاوت است.[ii][ii] در سال 1988 این نظریه مطرح شد كه طيفي از پاسخ دهي حسي وجود دارد كه يك انتهاي آن پاسخدهي كم وانتهاي ديگرش بيش پاسخ دهي است. حد مطلوب آگاهي و هشياري در وسط اين طيف قرار دارد.(شكل1)
عمده ي فعاليت هاي افراد در همين حد وسط رخ مي دهد ولي بهر حال هر فردي طي روز نوساناتي را نيز دراين طيف تجربه مي كند. دراين مدل، اختلال زماني رخ مي دهد كه نوسانات فرد بيش از حد، يا عملكرد فرد متمايل به يكي از دوانتها باشد. فردي كه عملكردش به سمت انتهاي پاسخ دهي كم باشد، ثبت حسي ضعيفي دارد، اين فرد نمي تواند به محركاتي كه توجه اكثر مردم را جلب مي كند توجه كند و به نظرمي رسد كه نياز به محرك حسي شديدتري دارد. در نقطه مقابل طیف بيش پاسخ دهي است كه فرد دچار تدافع حسي است. اين فرد با محركات حسي معمولي دچار استرس و فشار بيش از حد مي گردد.
Hyper responsivity Hyporesponsivity
(شکل1)
كارشناسان به زودي متوجه شدند كه مدل ساده ي طيف نمي تواندبه طور دقيق و مناسب رفتارهاي پيچيده ي كودكان را توضيح دهد زيرا به احتمال زياد
سابقه ي تجارب شخصي و تفسير فرد از موقعيت و نيز تعامل سيستم هاي عصبي چند گانه بر تعديل حسي تاثير بسزايي دارند. (Parham & mailloux 2002)
اخيراً، دان(2001و1997)مدل مفهومي اي ارائه كرده كه 4 الگوی اصلی دارد که نمايانگر تفاوت هاي فردي در پاسخ دهي به محركات حسي است. براساس اين فرضيه الگوها از تفاوت هاي شخصي در روند عصبی عادت كردن، حساس شدن، آستانه و حفظ تعادل حياتي برگرفته شده است .
Responding/Self Regulation Strategies
|
|
Active
|
Passive
|
Thresholds/Reactivity
|
Sensory
Seeking
|
Low Registration
|
High
|
Sensory Avoiding
|
Sensory Sensitivity
|
Low
|
در این مدل فردی که در قسمت (Low Registration ) قرار می گیرد و دچار ضعف ثبت حسی است، آستانه ی تحریکش بالا است و محرکات شدیدتر را ثبت می کند بنابراین این فرد نسبت به محرکات معمول (که کمتر از حد آستانه ی او هستند) کم پاسخ ده under responsive است و نياز به محركات محيطي شديدتري براي مشاركت و پاسخ دادن، دارد، اما به دنبال فراهم کرد محرک حسی کافی برای خود نیست. مانند کودکان ADD که کم توجهی در این افراد ناشی از آستانه ی تحریک پایین و پاسخ passive کودک به آن است. فردي كه در قسمت حس طلبي شديد (Sensory Seeking) قرار مي گيرد، نيز آستانه ي تحريك بالايي دارد وunder responsive است ولي اين فرد به طور فعال سعی در فراهم کردن محرک حسی کافی برای خود دارد، مثل کودکان اتیستیکی که دچار خودتحریکی هستند.
افرادي كه در بخش حساسيت به محرك حسي (Sensory Sensitivity) قرار مي گيرند به دليل آستانه ي تحريك پائين، آگاهي شديدي نسبت به محرك حسي دارند و درمواجهه با محرك حسي دچار آشفتگي مي شوند ولي به طور غير فعال سعي در كنار آمدن با اين حس ها دارند. برعكس كساني كه دچار اجتناب از محرك حسي(Sensory Avoiding) هستند نه تنها آگاهي شديدي نسبت به محرك حسي دارند بلكه به طور فعال تلاش مي كند كه از محركات معمولي اي كه برايشان آزاردهنده است اجتناب كنند. مثلا ممکن است کودک صدای آرام و پچ پچ را بشنود ولی در برابر صدای بلندی که او را صدا می زند خودش را به گوش کری بزند. یا کودک اتیستیکی که دستش را روی گوشش می گذارد که این حالت زمانی اتفاق می افتد که صدایی آزارش می دهد و گاهی ممکن است این صدایی که برای او آزار دهنده است صدای بسیار آرامی باشد که ما حس نکنیم و به نظر برسد که کودک بی دلیل دستش را روی گوشش می گذارد.
يكي از مهمترين فوايد اين مدل اين است كه تشخيص دهيم چه نوع حرفه و بازي و محيط تفريحي براي خصوصيات تعديل حسي فرد مناسب تر است.
با وجودي كه هنوز مسائل زيادي در مورد تعديل حسي مشخص نيست، اما كارشناسان در مورد رفتارهايي كه نشان دهنده ی انواع اختلالات تعديل حسي است به توافق رسيده اند. در پست بعدی به توصيف كلاسيك هر يك از اين مشكلات مي پردازم.
🌱برای درکِ مفهومِ مشکلات حسی در کودکان طیف اتیسم حتما ببینید.
🔆#یکپارچگی_حسی به زبانی ساده
.
.
❔اینکه گفته می شود در افراد طیف اتیسم یکپارچگی حسی وجود ندارد،دقیقا یعنی چه؟
.
❔سیستم حسی در افراد طیف اتیسم چگونه است؟
.
❔اصلا در کودکان طیف اتیسم چه اتفاقاتی میافتد؟
.
◼برای رسیدن به پاسخ سوالات فوق ویدئوی بالا را ببینید و یا مطلب پایین را بخوانید
.
➖در سیستم حسی بدن،پیام های محیط را توسط ۳ بخش(سیستم لامسه،سیستم تحریکات درونی،سیستم تعادلی)گرفته و به مغز ارسال می کند.
.
➖براساس اطلاعات دریافت شده حرکات،تعادل و ارتباط کودک با محیط اطراف شکل می گیرد.
➖در کودکان طیف اتیسم این مراحل توسط مغز به خوبی انجام نمی شود.
.
➖در این افراد غالباً مشکل به این دلیل است که اطلاعات رسیده یا خیلی کم هستند و یا به قدری زیادند که در مغز انباشته می شوند.
.
➖نامناسب بودن حجم اطلاعات رسیده به مغز باعث عدم پردازش و پاسخگویی صحیح توسط مغز می شود.
➖کودکانی که مغزشان اطلاعات کم و محدودی را دریافت می کند و گیرنده های حسی آنها کند است در گروهی به نام کندکار حسی (هایپوسنسیتیو) قرار می گیرند.
.
➖کودکانی که حواس آنها اطلاعات زیادی را به مغز ارسال می کند در گروه تندکار حسی (هایپرسنسیتیو) قرار می گیرند.
.
👤 #پژمان_دستواره
درمان اوتیسم شیراز
کاردرمانی اوتیسم اتیسم
کلینیک کاردرمانی و گفتاردرمانی قصرالدشت شیراز
توانبخشی یکپارچگی حسی
ارگوتراپیست سجاد پیشه ور
کارشناس ارشد رشدو اختلالات حرکتی از دانشگاه شیراز