خصوصيات باليني فلج مغزي آتتوئيد
اين نوع فلج مغزي به علت ضايعه به عقدههاي قاعدهاي ( Basal ganglia ) و راههاي اكستراپيراميدال ايجاد مي شودو در نهايت باعث اشكال دركنترل و هماهنگي حركات در سرتاسر بدن مي شود
.كودكان مبتلا به فلج مغزي آتتوئيد حركات پيچشي غيرارادي و مداومي در اندامهاي خود دارند. اين افراد معمولا مشكلات گفتاري نيز دارند. مشخصات باليني آنها عبارتند از:
1- مهمترين خصوصيت در اين نوع فلج مغزي، تغيير مداوم تونوس عضلات و اختلال در مكانيسم Reciprocal Innervation’s ( عصب دهي متقابل ) مي باشد. در نتيجه، معمولا مفاصل پروگزيمال از لحاظ ثبات ( Stability ) ضعيف و از لحاظ تحرك ( Mobility ) قوي بوده و تحرك بالاست و به علت تغيير تونوس عضلاني در حين انجام فعاليت، حركات ارادي اندامها منجر به حركات شلاقي مي شود.
2- گرفتاري اندامها از لحاظ توپوگرافيكال معمولا به علت كوادري پلژي بوده و گرفتاري اندامها نامتقارن مي باشد.
3- كنترل سر در آنها دير به دست مي آيد و زمان تشخيص فلج مغزي آتتوئيد نسبت به ديگر انواع فلج مغزي طولانيتر بوده و ديرتر مشخص مي شود.
4- عدم تقارن درگرفتاري، طبيعتا باعث عدم تقارن در پوسچر و عدم عملكرد دستها در خط وسط و ايجاد دفورميتيهاي ثانويه مثل اسكليوز مي شود كه وجود رفلكسهاي اوليه اي مثل S.T.N.R، A.T.N.R و گالانت (Gallant Reflex) نيز به مشكل مذكور دامن مي زند.
5- معمولا تغيير تونوس و حركات غيرارادي در اين كودكان با هيجانات و اضطراب و ترس و تقلا و تلاش براي انجام كار يا حرف زدن تشديد شده و در حالت استراحت و خواب، كاهش مي يابد.
6- به علت موارد گفته شده در بالا، اين گونه كودكان با خط وسط بدن و حركات دو دستي آشنايي ندارند.
7- حركات مستقل چشمها و بدون وابستگي با حركات سر و گردن و اندامها و همچنين Visual Fixation در اين كودكان وجود ندارد.
8- نحوه گرفتن (Grasp) از Avoiding Reaction تبعيت مي كند (به هنگام گرفتن چيزي، به علت افزايش تون اكستنسوري، انگشتان باز شده وشيء را رها مي كند.).
9- به علت تغيير تونوس مداوم عضلات صورت، اشكال در عملكرد صورت و دهان دارد و به نظر مي رسد كه اين كودكان مرتبا در حال شكلك درآوردن و ادا و اطوار مي باشند. همچنين در غذاخوردن، بلع و تكلم نيز مشكل دارند.
10- در اين كودكان حملات ديستونيك و حالت Opistotonus ديده مي شود. توضيح اينكه حملات ديستونيك به حالتي گفته مي شود كه در كودكان آتتوئيد معمولا چون قدرت و عملكرد پاها نسبت به دستها بهتر است. در حالت طاقباز بيمار مرتبا پاها را به زمين فشار داده و سطح بدنش را از زمين بلند كرده كه اين حالت باعث تشديد حركت شانه ها به سمت عقب مي شود. يا در حالت نشسته روي صندلي، به علت افزايش تون اكستنسوري، لگن كودك به يكباره به وضعيت اكستنشن مي رود و شانه و سر نيز به عقب رفته و باعث مي شود كه با كودك با صندلي از پشت به زمين بيفتند و يا از روي صندلي سر بخورد و به زمين بيفتد.
11- طريقه نشستن اين كودكان معمولا W-Sitting است. راحت ترين طريقه نشستن و حفظ تعادل و جلوگيري از افتادن در آنان، همين وضعيت نشستن است.
12- براي ايستادن و تحمل وزن روي اندامهاي تحتاني، به علت تغيير تونوسهاي ممتد عضلاني، مشكل دارند و اگر به مرحله راه رفتن برسند از الگوي Shuffing Gait (كشيدن پاها روي زمين) تبعيت مي كنند.
فیزیوتراپی فلج مغزی شیراز
کاردرمانی فلج مغزی شیراز
گفتاردرمانی فلج مغزی شیراز
کاردرمانی آقای سجاد پیشه ور شیراز
درمان تخصصی فلج مغزی شیراز