تجربه بالینی ۱۱
پدر برای پسر، یک لاک پشت بزرگ کشیده است که در هر لاک لاک پشت یک لاک پشت کوچکتر قرار دارد. 🐢🐢🐢🐢🐢
کاردستی مشترک قشنگیست که هر رنگی از آن نشان دهنده تلاش پدر و پسر است. 👨👦
وقتی پدر می گوید برای آمدن آنقدر ذوق داشته که به مهد کودک نرفته است می فهمم چرا وقتی در اتاق انتظار کمی معطل میشود تا مراجع قبلی بیاید، با حالت قهر به من نگاه می کند. 😐
و من خوب میدانم که پشت مقاومت او و پس زدن جلسات درمان با این عنوان که "دیگه آخرین بارم هست که میام اینجا" چیز دیگری نهفته است.
من قلب پسر ۵ ساله را میبینم و میفهمم که لکنت انتخاب او نبوده است. او به اندازه کافی با کلمات کلنجار میرود و لازم نیست من نیز با او کلنجار بروم، قهر کنم و یا التماس به تمرین کردن کنم.... او وقتی میبیند من مصمم به تمرین و بازی هستم، با من همراه میشود...😍
در هر حالت او مرکز توجه مثبت من خواهد بود.
🌞🌛
فرقی نمی کند مراجع کوچک باشد و یا بزرگ، این کودک است که گاهی دلگیر میشود و میشود کودک آسیب پذیر و خودش را در لاک پشت بزرگ رفتارهایش پنهان میکند که در آن لاک پشت، لاک پشتهای کوچکی وجود دارد.
این کودک است که گاهی عصبانی میشود و در لاک دیگری پنهان میشود. این کودک است که حد و مرزها را فراموش میکند و تکانشگری میکند ...
و هر کودکی در وجود هر مراجع کوچک و بزرگی، پدر و مادری و یا درمانگری وجود دارد. وقتی نیازهای اساسی اش برآورده نشود، غمگین و یا عصبانی و یا تکانشگر میشود و در لاک بزرگی که پر از لاکهای کوچک است پنهان میشود...
شاید وقتی درمانگر اینها را کمی عمیق تر بداند، خودش و مراجعانش برایش شفاف تر میشوند. و به جای اینکه به رفتار لاک در لاک مراجعش توجه کند، به نیاز اصلی برآورده نشده او توجه کند و پاسخ او نه به رفتار که به نیاز مراجع معطوف شود...
۹۷۱۱۳۰
عاطفه مؤذنی، کارشناس ارشد گفتاردرمانی
بازنشر با ذکر منبع ☺️
کلینیک گفتاردرمانی قصرالدشت شیراز
لیست بهترین مراکز و متخصصین گفتاردرمانی در شیراز
دکتر کاردرمانی شیراز
فیزیوتراپی کودک شیراز