آگنوزیا معمولاً از یک آسیب به مناطق خاصی از مغز در لوب های پس سری یا آهیانه ای مغز ناشی می شود، که منجر به تخریب ویژه فرآیندهای شناختی شخص به میزان زیادی می شود. اشخاص آگنوزی ممکن است توانایی های شناختی شان را در سایر مناطق حفظ کنند.
آگنوزیا ممکن است ناشی از آسیب مغزی، ضربه، دمانس و یا اختلالات عصب شناختی باشد.
انواع آگنوزیا:
کلا سه شکل متفاوت از آگنوزیا وجود دارد:
1) آگنوزیای دیداری: که در آن شخص به سختی اشیاء، کلمات و چهره ها را بازشناسی می کند.
2) آگنوزیای شنیداری: که شامل ناتوانی برای بازشناسی صداهاست.
3) آگنوزیای حس های تنی: که در آن اشخاص به سختی از طریق تحریک حس های مربوطه به لامسه اشیاء را درک می کنند.
آگنوزیای دیداری visual agnosia :
آگنوزیای دیداری یک اختلال نورولوژیکی است که با ناتوانی برای درک اشیاء آشنا مشخص می شود.
آگنوزیای دیداری با آسیب لوب چپ پس سری و لوب گیجگاهی در ارتباط است.
بسیاری از بیماران نقص شدیدی در قسمت راست میدان بینایی دارند، به خاطر آسیب لوب چپ پس سری. ولی بازشناسی شنوایی و حس لامسه سالم است.
به خاطر اینکه بنظر می رسد خواص دیداری متفاوت در چندین نقطه مختلف مغز پردازش شوند،
آسیب مناطق مختلف مغزی به انواع متفاوت آگنوزیای دیداری منجر می شود که تعدادی از زیرشاخه های آن عبارتند از :
نام اصطلاح محتوا
پروزوپاگنوزیا prosopagnosia
چهره
آگنوزیای ناخوانی agnostic / alexia
خواندن اطلاعات
آگنوزیای رنگ color agnosia
رنگ ها
آگنوزیای شیء object agnosia
اشیاء
آگنوزیای همزمان simultan agnosia
ناتوانی برای بازشناسی همه تصاویر حتی اگر جزئیات فردی بازشناسی شوند
آگنوزیای شنیداری: auditory agnosia
سه زیر شاخه از اداراک پریشی شنیداری وجود دارد:
- ادراک پریشی اطلاعات کلامی-شنیداری: ناتوانی برای شنیدن کلمات.
- ادارک پریشی شنیداری: ناتوانی برای شنیدن صداهای محیطی مثل استارت ماشین یا پارس کردن یک سگ.
- ناتوانی درک موسیقی: ناتوانی برای شنیدن موسیقی.
آگنوزیای شنیداری اشاره می کند به ناتوانی برای بازشناسی صداهای مخصوص در زمینه شنوایی سالم و بی عیب. یک تفاوت در این سندرم بین کری محض کلمات که یک ادارک پریشی نسبت به اطلاعات کلامی-شنیداری است و آگنوزیای شنیداری که شامل یک ادارک پریشی نسبت به صداهای غیرکلامی محیطی است وجود دارد.
کری قشری نیز اصطلاحی است که برای بیمارانی بکار می رود که اساساً به هیچ یک از اطلاعات شنوایی حتی زمانی که شنوایی سالم است پاسخ نمی دهند.
سبب شناسی: ضایعه مناطق قشری و زیر قشری دوطرفه لبه به هم چسبیده بین شیارهای گیجگاهی، مناطق یک طرفه زیر قشری در کورتکس گیجگاهی نیمکره غالب زبان.
آگنوزیای حس های تنی ( ادارک پریشی بساوشی، ادارک پریشی لامسه) :
بیماران با این اختلال مشکلاتی در درک اشیاء از طریق تحریک مربوط به حس لامسه دارند. اگر چه حس لامسه آنها سالم و بدون عیب است. یک تفاوت بین ناتوانی بازشناسی ویژگی های اساسی یک شیء از طریق لمس کردن مثل اندازه، بافت و ناتوانی برای نامیدن یا بازشناسی اشیاء وجود دارد.
بیمارانی که نمی توانند یک شیء را از طریق لمس کردن بازشناسی کنند، ممکن است که بتوانند شیء را نقاشی کنند و تصویرش را بازشناسی کنند. بعضی وقت ها آنها می توانند ویژگی های فیزیکی یک شیء را توصیف کنند، اما نمی توانند آن را بازشناسی کنند.
سبب شناسی: ادارک پریشی لمسی فکر می شود به دلیل آسیب کورتکس حس های تنی باشد ( اتصال بین شکنج های مرکزی پایینی).
گفتاردرمانی شیراز
درمان لکنت شیراز
گفتاردرمانی در منزل شیراز
درمان گفتار و زبان و بلع در سکته مغزی در شیراز
سکته مغزی زمانی رخ می دهد که لخته خون یا پارگی عروق مانع از رسیدن خون به مغز شود. هنگامی که سلولهای مغز خون کافی دریافت نکنند آسیب می بینند و یا از بین می روند.
بخش های مختلف مغز کنترل بخش های مختلف بدن را به عهده دارند بنابراین سکته مغزی می تواند تقریبا در هر قسمت از بدن اثر بگذارد.
از آنجا که پیش بینی سکته مغزی دشوار است افراد می تواند اقدامات لازم برای کاهش خطر ابتلا به سکته را انجام دهند. برای یادگیری احساس سکته مغزی و چگونگی تشخیص سکته در افراد این مطلب را مطالعه کنید.
در این مقاله با تریسی لومگنو، کسی که در اوایل سال جاری یک سکته مغزی را پشت سر گذاشت مصاحبه کردیم. در این مصاحبه او تجربه بیماری خود و جزئیاتی درباره تاثیرات جسمی و احساسی سکته مغزی را با ما به اشتراک گذاشته است.
سکته مغزی چه علائمی دارد؟
سردرد تنها نشانه دردناک سکته مغزی است.
لیست زیر شامل علائم رایج سکته مغزی است. ممکن است فرد تنها برخی از علائم را تجربه کند.
به عنوان مثال فردی که در اثر سکته مغزی بی حسی و عدم تعادل را تجربه می کند ممکن است مشکلات شناختی نداشته باشد و به این ترتیب مراجعه به بیمارستان را به تعویق بیاندازد.
اگر کسی هر کدام از علائم زیر را تجربه کرد باید در اسرع وقت مراقبت پزشکی دریافت کند.
- مشکل در صحبت کردن یا فهمیدن صحبت دیگران
- بی حسی یا افتادگی یک طرف صورت
- بی حسی یا ضعف در یک طرف بدن
- مشکل در راه رفتن یا حفظ تعادل
- مشکلات بینایی
- سردرد شدید یا سردرد رعد و برقی
- سرگیجه
- مشکل بلعیدن
در میان علائم فوق فقط سردرد دردناک است. بسیاری از افراد مبتلا به سکته مغزی هیچ دردی احساس نمی کنند.
اگر فرد نداند که علائمی که احساس می کند نشانه سکته مغزی است ممکن است علائم دیگر را نیز نادیده بگیرد. در موارد سکته مغزی داشتن اقدامات سریع ضروری است. از تمام نشانه ها آگاهی داشته باشید و اگر این علائم در شما یا اطرافیان اتفاق افتاد به سرعت با اورژانس تماس بگیرید.
فرد مبتلا به سکته مغزی نباید رانندگی کند زیرا با وخیم تر شدن سریع حال بیمار خطر تصادف وجود دارد.
در حین سکته مغزی چه کار باید کرد
کمپین اقدامات سریع FAST در نظر دارد با آموزش مردم به تشخیص سکته مغزی سرعت ببخشد. زیرا سکته مغزی هرچه سریعتر درمان شود آسیب کمتری متوجه بیمار خواهد بود. FAST یک عبارت مخفف است:
- افتادگی یک طرف صورت
- ضعف بازو
- مشکلات گفتاری
- زمان تماس با اورژانس
اگر فرد نمیتواند هر دو دست خود را بلند کند، به طور متقارن لبخند بزند و یا یک جمله کامل را به وضوح بیان کند لازم است که به سرعت تحت مراقبت پزشکی قرار بگیرد. هر یک از این علائم فوق می تواند نشانه سکته مغزی باشد.
اثرات سکته مغزی چیست؟
اثرات سکته مغزی بسته به منطقه آسیب دیده مغز متفاوت است.
عامل دیگر در اثر سکته مغزی این است که چه مدت زمان تا دریافت مراقبت های پزشکی صرف شده باشد. تاخیر در درمان باعث می شود که سلول های مغزی بیشتری بمیرند یا آسیب ببینند.
بعضی افراد پس از سکته مغزی تنها عوارض جانبی مانند خستگی یا مشکل در هماهنگی را تجربه می کنند. برخی دیگر نیز ممکن است به یادگیری دوباره کارهای ساده مانند راه رفتن و بلعیدن احتیاج داشته و به حمایت و مراقبت مداوم نیاز پیدا کنند.
به گفته مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) سکته مغزی عامل یکی از 20 مورد مرگ و میر در ایالات متحده است.
تریسی لومگنو در فوریه 2018 در ناحیه مخچه مغز سکته مغزی را تجربه کرد. او با ما در مورد تجربه سکته مغزی خود و علائم آن صحبت کرد:
بینایی
تقریبا یک سوم افراد پس از سکته مغزی دچار مشکل بینایی می شوند. مشکل بینایی میتواند از تار شدن یک چشم تا کوری کامل متفاوت باشد.
برخی از افراد مانند تریسی نیز متوجه خواهند شد که دید آنها در زمان سکته مغزی آسیب دیده است. او تجربه خود را در زیر شرح می دهد:
تصور کنید که در شهر بازی سوار بشقاب پرنده ای شدید که با سرعت 1،000،000 مایل در ساعت در حال چرخش است و شما هر چقدر سعی می کنید نمی توانید روی نقطه ای تمرکز کنید. این احساسی است که در حین سکته تجربه کردم. سعی کردم چشمانم را باز کنم تا بتوانم ببینم ولی سرگیجه باعث می شد حالت تهوع داشته باشم. تریسی لومگنو
ممکن است برخی از عملکردهای بصری پس از سکته مغزی بهبود یابند اما احتمال بهبودی کامل بسیار کم است.
مشکلات بینایی زیر نیز ممکن است ناشی از سکته مغزی باشد:
- اختلال در تحرک چشم
- از دست دادن دید به طور جزئی
- خشک شدن چشم ها
- حرکت ناپایدار و نوسانی چشم
مشکلات بینایی که کمتر رایج هستند عبارتند از:
- آگنوزیا: مشکل در یادآوری چهره ها یا اشیاء آشنا
- غفلت بصری: عدم آگاهی از چیزهایی که در طرف آسیب دیده بدن است.
اثرات فیزیکی
مشکل در بلعیدن یک نشانه شایع بعد از سکته مغزی است.
پس از سکته مغزی برخی افراد موارد زیر را تجربه می کنند:
- مشکل بلع که به دیسفاژی معروف است.
- ناتوانی در بالا آوردن پا
- بی اختیاری
- درد
- خستگی
- فلج
- تشنج
- مشکلات خوابیدن
- کنترل عضلانی ضعیف
- اسپاسم عضلانی
یک فرد ممکن است انواع مختلفی و یا فقط یکی از این علائم را داشته باشد. این علائم می توانند شدت پیدا کنند و ممکن است در طول زمان بهتر شوند.
این امر بسیار رایج است که فرد در حین سکته کنترل برخی از فعالیت های فیزیکی خود را از دست بدهد. تریسی توضیح می دهد:
به طور ناگهانی در دست و پاهای خود لرزش شدیدی احساس کردم، آنها بی حس و شل شدند. کنترل مثانه خود را از دست دادم و شدیدا غرق در عرق شدم. با گذشت زمان و حین رفتن از اتاق به آمبولانس نمیتوانستم صحبت کنم. صورتم می لرزید، بدنم لمس بود و از شدت عرق خیس بودم. تریسی لومگنو
اثرات احساسی
سکته مغزی می تواند فرد را از نظر احساسی تکان دهد و احساس سردرگمی و ترس در وی باقی بگذارد. سکته مغزی یک حادثه تکان دهنده است و ممکن است فردی را مجبور به یادگیری دوباره فعالیت ها یا عملکردهای ساده و پیش پا افتاده مانند راه رفتن و بلعیدن کند.
هنگام سکته تمام وقت در مورد پسرم فکر می کردم و امیدوار بودم که از این بیماری جان سالم به در ببرم. تریسی لومگنو
تجربه هر فرد متفاوت است اما معمولا صحبت کردن در مورد سکته مغزی و آثار روانی و عاطفی آن با دوستان، خانواده، درمانگر یا گروه پشتیبانی بسیار مفید است.
فرد مبتلا به سکته مغزی ممکن است موارد زیر را تجربه کند:
- افسردگی
- احساس آسیب پذیری
- از دست دادن هویت
- اضطراب
- احساس خستگی
- نا امیدی
در صورت شدت گرفتن موارد فوق مراجعه به پزشک امری ضروری است. درمانگر می تواند بیمار را برای مقابله با اثرات عاطفی و روانی سکته مغزی و ایجاد تغییرات برای کاهش استرس کمک کند.
تریسی پیشنهاد می کند:
لطفا با پزشک خود راحت باشید. این موضوع مهم تر از آن است که بتوان تصور کرد. با وجود اینکه من در حین بیماری نسبت به هر زمان دیگر احساس تنهایی بیشتری داشتم اما روش هایی برای کمک به آسیب های عاطفی وجود داشت. هر روز در مرکز توانبخشی درخواست درمان با سگ ها را داشتم و اکنون سیلکا را به عنوان یک سگ سرویس دهنده برای کمک به کارهای خانه در اختیار دارم. با شوهرم یک زندگی روزمره عالی ایجاد کرده ام و احساس راحتی دارم. تریسی لومگنو
منبع: مدیکال نیوز تودی و سایت کاردرمانی شیراز