علائم آسیب خفیف به طور معمول طی روزها یا هفتهها برطرف میگردد، با این حال حدود ۱۰ درصد موارد نقصهای طولانیمدتی را در حافظه، تمرکز، رفتار، خلق و شخصیت به دنبال دارند. همچنین محققان ارتباط این آسیبها با عواقب منفی مداومی که در پی دارند را بررسی کردهاند.
🔺برای مثال مطالعهای نشان داده که کودکان آسیبدیده در سنین قبل از مدرسه، به طور قابلملاحظهای در طول دوران نوجوانی رفتارهای ضد اجتماعی و بیماریهای روانپزشکی از خود نشان دادند. این مشکلات به دوره بزرگسالی نیز کشیدهشده و بیشتر به صورت سوءمصرف الکل و مواد مخدر در سنین حدود ۲۵ سالگی تظاهر مییابند.
گفتاردرمانی شیراز
بهترین گفتاردرمانی در شیراز
دکترگفتاردرمانی در شیراز
نیازهای عاطفی در رشد و تعالی جنبه های فیزیکی کودک نیز موثر است
کودکان مانند بزرگسالان نیاز به پذیرفتهشدن دارند. نباید والدین را نماینده آنها بدانید. هر کودکی نیازها، خواستهها، آرزوها، احساسات و عقاید متفاوتی دارد که باید به هر یک از اینها توجه شود.
مهم ترین نیازهای عاطفی کودک
تمام پدیده ها محدود، نیازمند و وابسته اند و درجه این نیازها در ظرفیت ها متفاوت می شود؛ و هر چه رشد و کمال انسان بیشتر شود، این نیازها کاهش می یابد ولی این نیازها و غرایز تمام شدنی نیستند. در این میان، کودکان و نوجوانان بیش از بزرگ ترها نیازمندند و بدون دیگران قادر به رفع نیازهای طبیعی و عاطفی خویش نیستند. نیازهای کودکان و نوجوانان، تنها در قلمرو نیازهای مادی، همانند غذا، پوشاک و مسکن محدود نمی شود؛ هریک نیازهای طبیعی درونی و بیرونی انسان، بخشی از زندگی را در برمی گیرد که کامل کننده نیازهای انسانی است.
از جمله نیازهای روانی که ارتباط نزدیکی با شخصیت بیرونی انسان دارد و تأثیرات آن در رفتار افراد و به خصوص کودکان و نوجوانان ملموس است، نیازهای عاطفی و احساسی و روانی است که در رشد و تعالی جنبه های فیزیکی و روانی وجود انسان بسیار اثربخش است و اگر به آن توجه جدی نشود، ممکن است کودکان و نوجوانان به ناهنجاری های اجتماعی، افسردگی، خلاء شخصیت، فرار از خانه و ... دچار آیند. چنین فرزندانی، چون زمینه های تربیتی خود را از دست می دهند یا دچار نقصان شخصیت می شوند، به جامعه و نیازهای آموزشی آسیب هایی می رسانند. در این مطلب به چند نمونه از نیازهای عاطفی کودکان اشاره شده است.
همه انسانها از جمله کودکان نیاز دارند تا محترم شمارده شوند
نیاز به محبت
به اعتقاد بسیاری از روانشناسان مهم ترین نیاز عاطفی و روانی کودک در محیط خانواده، مهر و محبت و توجه و احترام است. به طوری که کمبودهای عاطفی، صدمات جبران ناپذیری را به آینده کودکان وارد می سازد. کودک باید احساس کند که دیگران او را دوست دارند و همان طوری که هست او را می پذیرند چرا که این احساس کودک، باعث حس ارزشمند بودن در وی می شود و به این طریق حس ایمنی و نیاز عاطفی کودک ارضا می گردد.
حضرت امام علی(ع) در باب احترام به کودکان می فرمایند: «وارحَمْ مِن اهلِکَ الصَّغیر وَ وَقّر مِنْهُم الْکَبیر؛4 در خانواده خود با کودکان مهربان باش و بزرگترها را احترام کن.»
نیاز به احترام
همه انسانها از جمله کودکان نیاز دارند تا محترم شمارده شوند. برای داشتن رفتار و رابطهای مبتنی بر احترام با فرزندتان باید تلاش کنید تا به اندازه کافی به او توجه کنید و احترامی معقول را در ابعاد مختلف رابطهتان به کار بگیرید. اگر میخواهید که فرزندتان احساس محترم بودن را تجربه کند و خود هم به دیگران احترام بگذارد باید علاوه بر اینکه به او احترام میگذارید در روابط خود با افراد دیگر هم این احترام را نشان بدهید.
برای ایجاد احترام در فضای منزل باید از فریاد زدن، پرخاشگری، صحبت کردن با طعنه و تحقیر کردن بپرهیزید. بیحوصلگی و عصبانیت هم از جمله رفتارهای نامناسبی هستند که باعث میشوند کودک چیزی درباره احترام و محترم بودن در زندگی یاد نگیرد. از جمله اقداماتی که باید برای جاری کردن احترام در روابط خانوادگی خود به کار بگیرید، گوش دادن موثر به جای پرحرفی، پرهیز از دروغ گفتن، استفاده از کلمات مودبانه مانند لطفا و خواهش میکنم و…، فرمان ندادن به کودک است. یکی دیگر از مهمترین نکاتی که باید در این زمینه رعایت کنید، این است که اگر اشتباهی از شما سر زد، آن را قبول کنید و به فرزندتان نشان دهید که باید برای خود و دیگران ارزش قائل باشد و پای کاری که میکند بایستد.
بسیاری از افراد، فکر میکنند که کودکان به دلیل سن کمی که دارند، حق اظهار نظر ندارند
نیاز به پذیرفته شدن
کودکان مانند بزرگسالان نیاز به پذیرفتهشدن دارند. نباید والدین را نماینده آنها بدانید. هر کودکی نیازها، خواستهها، آرزوها، احساسات و عقاید متفاوتی دارد که باید به هر یک از اینها توجه شود. باید به طور مستقل از کودک درباره عقایدش سوال کنید و آنها را بپذیرید. نه به این معنا که هر چه میگوید، قبول کنید. بلکه به معنای اینکه قبول کنید که او برای خود به طور مستقل از هر کس دیگری دارای عقیده و فکر است.
بسیاری از افراد، فکر میکنند که کودکان به دلیل سن کمی که دارند، حق اظهار نظر ندارند یا نباید آنچه را میخواهند و میگویند کاملا جدی گرفت. چنین دید اشتباهی باعث میشود تا کودک سرخورده شود و عقدههای مختلفی در وجودش شکل بگیرد. همه دوست دارند که نظراتشان شنیده شود و استقلال روحی و فکریشان از سمت دیگران پذیرفته شود. پس کودکان را دستکم نگیرید و به دید فردی کاملا مستفل و منحصربفرد به آنها نگاه کنید.